چهار استراتژی برای دوری از استرس به عنوان یک مهندس ارشد

کار کردن می‌تواند استرس زا باشد، اما استفاده از این چهار استراتژی می‌تواند شتاب‌ها در کار را کاهش داده و کمک کند تا تصمیمات واضح‌تری بگیرید.

در یک دنیای ایده‌آل نیازی نیست هیچ شغلی باعث ایجاد استرس شود، اما متأسفانه در دنیایی که بین تیم‌های نرم‌افزاری، ددلاین‌های ثابت، جلسات متعدد، نیازهای کسب و کار و مشتریان تقسیم شده، استرس اجتناب ناپذیر است. اما به این معنی نیست که نمی‌توان با آن برخورد کرد، مدیریتش کرد یا آن را کاهش داد.

در تمام شرکت‌هایی که حضور داشته‌ام چه به عنوان مهندس ارشد و یا یک مشارکت کننده مستقل جوان، در مورد حجم کاری بحث‌هایی وجود داشته.
واقعیت این است که استخدام افراد جدید باعث کاهش حجم کاری تیم می‌شود. هیچ شرکتی نمی‌خواهد کارمندان جدید استخدام کند اما پیشرفتش ثابت بماند. به عنوان یک رهبر یا مدیر فنی در تیم وظیفه شما این است که نه تنها در مورد خودتان بلکه در مورد اعضای تیم هم رفاه، حجم کاری و سطوح استرس یا اضطراب را کنترل کنید. مهم است از کار کردن موثر تیم که در جهت تلاش شما برای ایجاد تعادل مناسب بین پروژه‌ها است، احساس احترام و مراقبت از تمام اعضای تیم مطمئن شوید.

این امر در شرایط فعلی که حجم زیادی از تعدیل و تجدید ساختار شرکت‌ها در داخل و خارج از دنیای تکنولوژی وجود داشته، بیشتر صدق می‌کند. با این ذهنیت اینکه میزان اضطراب بالاتر از حد نرمال باشد قابل درک است.
در این مقاله به ۴ استراتژی که به مدیریت استرس و آسایش هم در سطح شخصی و هم در مورد کل تیم است، اشاره می‌کنیم.

استراتژی اول: ارتباط شفاف

یک سهم ثابت از استرس مربوط به عدم شفافیت و وضوح در کار است. این مسأله می‌تواند در مورد ددلاین‌ها یا عدم شفافیت در تیم در مورد اولویت‌ها یا نحوه برنامه‌ریزی شما به عنوان یک مهندس ارشد باشد. حتی ممکن است در مورد پیشرفت‌های شخصی باشد. از پیشرفت خود در شرکت مطمئن نیستید؟ آیا می‌دانید برای به دست آوردن ترفیع طی دو سال آینده باید روی چه چیزی کار کنید؟ آیا از پیشرفت خود درک واضحی دارید؟
راه مقابله با این موضوع اطمینان از ارتباط شفاف تیم و هماهنگی با تمام اعضاست. راه حل مناسب برگزاری جلسات بیشتر نیست، بلکه اطمینان از آمادگی‌تان برای هرگونه هماهنگی منظم و یا فرایندی که برای همه اعضا مناسب و موثر باشد، است.

وقتی مسأله ددلاین‌ها باشد، شفافیت در مورد جزئیاتی مورد و زمانیست که تمایل به کمک دارید. آیا نیاز است کل ویژگی‌های جدید جابجا شود؟ (MVP) یا یک حداقل از محصول برای تست A/B کافی است؟ تفاوت بسیار زیادی در حجم کار و تلاش مورد نیاز بین این گزینه‌ها وجود دارد.

اگر افراد دائماً در حال تماس با تیم شما هستند و درخواست رفع باگ‌های موجود با ویژگی‌های جدید را دارند، نه تنها باعث ایجاد حواس پرتی بلکه افزایش استرس نیز می‌شود. نه گفتن به چنین درخواست‌هایی سخت است، خصوصاً اگر عضو کم تجربه تیم باشید و فرد با تجربه یا ارشد از شما درخواست داشته باشد. اطمینان از اینکه تمام این درخواست‌ها از طریق شما ارسال شود باعث می‌شود بتوانید آن‌ها را ارزیابی کنید و در صورت لزوم به بقیه اعضا اختصاص دهید و یا حتی رد کنید.

همچنین زمانی وجود دارد که در مورد چالش‌هایی که شما و اعضای تیم با آن روبرو هستید باید با مدیر خود صادق باشید. اگر فردی در تیم دیگری دائم مزاحم جریان کاری شما می‌شود، ممکن است به کمک مدیر خود برای صحبت با آن‌ها و یادآوری روند صحیحی که باید طی کنید نیاز داشته باشید.
در زمینه پیشرفت شخصی خوب است واضح و صریح از مدیر خود به صورت منظم درباره موضوعی که روی آن کار می‌کنید بپرسید، روی یک چهارچوب زمانی برای نقطه عطف بعدی توافق کنید و درک مسأله‌ای که برای پیشرفت و رسیدن به آن نیاز دارید را نشان دهید.

استراتژی دوم: اولویت واقعی چیست؟

معمولاً دیگران یک رهبر فنی را به عنوان فردی در نظر می‌گیرند که برای سؤال در مورد حجم کاری، الویت‌ها یا چیزی که واقعاً به آن علاقه دارند، سراغ او می‌آیند.
اولاً باید از استرس ناشی از تماس با دیگران دوری کرد. در نهایت آن‌ها فقط قصد پیشنهاد ایده‌هایشان یا کمک را دارند و ارتباط با دیگران بهتر از مختل شدن کار تیم توسط افراد تصادفی است. حتی اگر گاهی احساس کنید تحت تأثیر درخواست‌ها قرار گرفته‌اید، به یاد داشته باشید این نکته مثبتی است که دیگران اعتماد به نفس کافی برای اینکه سراغ شما بیایند و مسائل را با شما در میان بگذارند را دارند. و در نهایت هدف همه ما یکی است: ساخت یک محصول نهایی.
ثانیاً مشخص کردن انتظارات مهم است. ما به صورت سالانه و همینطور فصلی کار می‌کنیم، پس اگر فردی سراغ‌تان آمد و ایده‌ای داشت که با نقشه راه کلی منطبق نبود می‌توانید فوراً به او بگویید که عملی نیست، حتی اگر به نظرتان ایده خوبی باشد.

طبق تجربه کارهایی که فوری به نظر می‌رسند معمولاً فوری نیستند. وقتی فردی برای کاری سراغ‌مان می‌آید و اصرار دارد خصوصاً در مورد رفع اشکال یک محصول) باید ثابت کنیم که اهمیت آن چقدر است: آیا روی ۵۰ درصد کاربران موثر است (کاملاً فوری) یا فقط روی یک کاربر تأثیرگذار است که اتفاقاً در رسانه‌های اجتماعی پر سر و صداست؟

در یک دنیای ایده آل ما می‌توانیم به سرعت تمام ایرادات را رفع کنیم، اما در دنیای واقعی پر از طرح‌ها و ویژگی‌ها و ددلاین‌ها، این امر امکان‌پذیر نیست.
خوب است هرازگاهی به عقب برگردیم، چیزی که در اولویت اول بوده می‌تواند چند هفته منتظر بماند یا یک اصلاح سریع ۱۰ دقیقه‌ای صورت گیرد که می‌تواند زمان بیشتری برای ما بخرد.

استراتژی سوم: کدنویسی را فراموش نکنید.

این شاید استراتژی خودخواهانه‌تری باشد، اما به عنوان یک مهندس ارشد به فردی تبدیل می‌شوید که کارهای زیادی به جز کد نویسی در دست دارید. این ماهیت پیشرفت به سمت رهبر فنی است (و جنبه‌های طراحی و نقشه‌کشی و برنامه‌ریزی آن بسیار لذت بخش است) اما کدنویسی و ساخت و ارسال و عرضه ویژگی‌های جدید هم واقعاً لذت بخش است.

گاهی وقتی کمی احساس استرس داریم یا بی‌انگیزه هستیم ممکن است متوجه شویم که به تازگی از عرضه قابلیت جدیدی رضایت نداشته‌ایم، پس بهتر است کاری متناسب پیدا کرده و آن را در برنامه هفتگی خود قرار دهیم. شاید برنامه کاری هفته سنگین باشد اما خوب است چند ساعت را برای رفع باگ‌ها یا تکمیل ویژگی‌ای جدید اختصاص دهیم تا برای بازبینی کد توسط یک هم تیمی آماده شود.

همچنین شاید بد نباشد زمانی را در تقویم در نظر بگیرید تا جلسات را رد کنید و مطمئن شوید برای تکمیل بخشی از کار (کدنویسی) زمان کافی دارید (چه در مرحله طراحی یا برنامه‌ریزی و یا اجرا) . زمان زیادی را مسدود نکنید، اگر تیم شما به حضورتان نیاز داشته باشد باید در دسترس باشید. اما اکثر درخواست‌ها می‌تواند یکی دو ساعت منتظر بماند.

طبق تجربه، قطع صحبت برای دو ساعت از حواس پرتی جلوگیری می‌کند و حتی دیگران متوجه آن نمی‌شوند، هیچ اولویتی را هم از دست نمی‌دهید. این کار کمک می‌کند با خیال راحت به عرضه قابلیت‌های جدید برای کاربران بپردازید.

استراتژی چهارم: تغییر محیط و منظره

از زمان کووید ۱۹ من اکثراً در خانه کار کردم. این یک ترجیح شخصی است تا در رفت آمد صرفه جویی کنم و روی یک دفتر کار خوب در خانه سرمایه‌گذاری کنم. من از مزایای رفت و آمد به محل کار برخوردار نیستم، چون افراد تیمم با من در یک کشور نیستند. ممکن است شما برعکس من باشید و عاشق دفتر کارتان. اما به هر دلیلی در این مسیر قرار گرفتید امیدوارم با من موافق باشید که تغییر منظره و محیط کار به پیشرفت کار کمک بزرگی می‌کند.

حتی می‌تواند یک تغییر کوچک در محل کار باشد. برای من پیاده‌روی و استفاده از هوای تازه یک روش تقویتی خوب است. یا حتی می‌تواند تغییر محیط کار در نوبت صبح باشد. کافی شاپ هم گزینه خوبی است تا وقتی که اینترنت درست کار کند. شاید تعجب کنید اما تکرار این کار به رفع انسداد‌ها هم کمک می‌کند و باعث می‌شود متوجه مشکل کارتان شوید.
حالا که بسیاری از افراد از راه دور کار می‌کنند، کار کردن در محیطی جدید برای مدت طولانی‌تر راحت‌تر است. قرار گرفتن در محیطی جدید باعث تازگی و شادابی ذهن می‌شود.

سخن پایانی

در زمان‌های چالش برانگیز و نامطمئن، مدیریت رفاه خود و تیم‌تان مهم‌تر از همیشه است. این استراتژی‌ها به مدیران و تیم‌شان کمک می‌کند با شفافیت بهتر و بیشتری ارتباط برقرار کنند و این اطمینان به دست آید که اولویت‌ها به خوبی درک می‌شود و فرایند کار درست و بدون اختلالات غیر ضروری به خوبی شناخته می‌شود.
تکیه بر انعطاف‌پذیری کار از راه دور، محیط را تازه نگه می‌دارد و باعث می‌شود وقتی روز بدی را گذرانده‌ایم فضای بیشتری در اختیار داشته باشیم. به راه‌هایی فکر کنید که در موقعیت‌های مشابه در زندگی می‌توانید انجام دهید. به چیزی که باعث استرس می‌شود فکر کنید و از خود بپرسید آیا می‌توانید آن را کاهش دهید؟ آیا همیشه یک پروژه و یا یک تیم است که حجم کاری شما را افزایش می‌دهد؟ یا به خاطر عدم رضایت شخصی از موقعیت فعلی‌تان استرس دارید؟

هرچه که باشد، می‌توان با آن مقابله کرد و امیدوارم این شروعی باشد برای کمک به شما تا به آن نقطه برسید.