logo

چهار روش برای دوری از فرسودگی روانی

چهار روش برای دوری از فرسودگی روانی

این مقاله به تجربه‌ی فرسودگی روانی یک مشاور جوان اشاره دارد که در پی تلاش بی‌وقفه برای پیشرفت شغلی، سلامت روان، زندگی شخصی و علایقش را از دست داد. او پس از تجربه‌ای تلخ، یاد گرفت که باید به مرزهای شخصی، سطح انرژی، خواسته‌ها و ارزش‌های واقعی‌اش احترام بگذارد. پیام اصلی این است که برای موفقیت یا رضایت دیگران، نباید خود را فرسوده کنیم؛ بلکه با تعیین حدود و انتخاب‌های آگاهانه، می‌توانیم به شکلی پایدارتر و انسانی‌تر پیش برویم.

«نیازی نیست برای گرم نگه داشتن دیگران، خود را به آتش بکشید»

کیسیدی ویلیامز مشاور و سرمایه‌گذار استارتاپ‌ها در مورد تجربه خود از فرسودگی روانی اینطور می‌گوید:

«وقتی بعد از اتمام دوره کالج اولین شغل تمام وقت خود را پیدا کردم، با تمام وجود خود را وقف آن کردم. یک سناریوی رایج تکراری: کارمندی جوان که دست و پا می‌زند چیزهای زیادی یاد بگیرد و از انرژی دوره جوانی خود تا وقتی که توان دارد، همه جا استفاده کند.
صادقانه در آن موقعیت و زمان این روش را دوست داشتم. حس می‌کردم با سرعت فوق العاده‌ای در حال رشد و پیشرفت هستم و هر کاری را می‌پذیرفتم. از برنامه‌ریزی و آموزش گرفته تا سخنرانی و سفر. این روش برای پیشرفت حرفه و برند شخصی من حس خوبی داشت. پس فکر کردم حتماً برای زندگی شخصی‌ام هم مفید است. تا اینکه از نظر روانی دچار فرسودگی شدم.

موافقت با انجام هر کاری باعث شد که تقریباً هر شب، حتی آخر هفته‌‌ها، علاوه بر کار روزانه، به مراسمی در رابطه با شغلم دعوت شوم. این ماجرا باعث شد در معرض ارتباطات شغلی، توانایی در راهنمایی دیگران و فرصت صحبت با هزاران نفر قرار بگیرم. اما به قیمت سلامتی، از دست دادن سرگرمی‌ها و زندگی اجتماعی‌ام.
در دوران فرسودگی روانی بازگشت به عقب سخت است. نمی‌خواستم با کسی صحبت کنم، توانایی بلند شدن از روی کاناپه را نداشتم. حتی فکر اینکه سراغ کارم بروم اشکم را در می‌آورد. من تنها بودم. به قدری کار کرده بودم که نمی‌توانستم سرگرمی‌هایم را دنبال کنم و دیگر زمانی برای خود نداشتم. نسبت به همه احساس مسؤولیت می‌کردم به جز خودم و فکر می‌کردم اگر به دیگران نه بگویم آن‌ها را ناامید می‌کنم. چنین شرایط و احساسی را برای هیچکس آرزو نمی‌کنم. هنوز وقتی یاد آن دوران می‌افتم سنگینی‌اش را روی قفسه سینه‌ام احساس می‌کنم.

فرسودگی روانی یک درس سخت اما ارزشمند برای من بود. می‌دانستم که باید تغییری ایجاد کنم. راه‌های مختلفی را امتحان کردم؛ کمتر صحبت کردم، مرزبندی تعیین کردم، تلاش کردم تا به علایقم بیشتر اهمیت دهم. به جای فکر کردن به اینکه چه چیزی در رزومه‌ام خوب است و بالادستی‌ها را چه چیزی خوشحال می‌کند، به ارزش‌های خودم و چیزی که واقعاً برایم مهم است توجه کردم.»

در ادامه ویلیامز به چند راه حل برای پیشگیری از ایجاد فرسودگی روانی خصوصاً در ارتباط با مشاغل اشاره کرده است:

 

۱- برای «نه» گفتن آماده باشید

نه گفتن به مسائلی که برای حرفه و برند شخصی ما خوب به نظر می‌رسد، سخت است. اما اگر با انجام هر کاری موافقت کنید، نمی‌توانید بهترین خود را در هر چیز انجام دهید.

 

۲- آگاه باشید که چه چیزی برای شما مهم است؟ چه می‌خواهید؟ و چه نمی‌خواهید؟

وقتی مواردی که می‌خواهید بپذیرید یا رد کنید را ارزیابی می‌کنید، به ارزش‌های خود نیز فکر کنید. خیلی خوب است تا در مورد اینکه می‌خواهید کجای نردبان شغلی قرار بگیرید فکر کنید، اما افکاری فراتر از آن هم مهم هستند.
لیستی از کارهایی که نمی‌خواهید انجام دهید تهیه کنید، همینطور لیستی از کارهایی که قصد انجام آن را دارید. آیا باید فهرست کارهایی را که «نمی‌خواهید» را قربانی لیست «خواسته‌هایتان» کنید؟ چقدر؟ چقدر ارزشش را دارد؟

 

۳- سطح انرژی خود را مرتب ارزیابی کرده و واقع بینانه از آن استفاده کنید

وقتی در ابتدای روز لیست کارهایی که می‌خواهید انجام دهید را مرور می‌کنید، توجه داشته باشید که به صورت واقع بینانه چقدر از کارهایتان را می‌توانید در طول یک روز انجام دهید و چقدر از آن را می‌توانید به طور جدی به روز بعد موکول کنید.
وقتی صحبت از وظایف باشد، خوش‌بین بودن راحت‌تر است. اما اگر بر اساس سطح انرژی‌تان با خود صادق باشید، می‌توانید بقیه انرژی خود را برای کارهایی مصرف کنید که به مغزتان استراحت دهد.
وقتی برای استراحت و شارژ مجدد زمان کافی اختصاص دهید، می‌توانید وظایف خود را به خوبی انجام داده و به جای کلافه و مغلوب وظایف شدن، هدفمندانه هدایت شوید و پیش بروید.

می ساتورن می‌گوید: «روزی که انسان خود را مجبور به انجام کاری نکرده باشد، زیان‌بار به نظر می‌رسد؛ انگار گناهی مرتکب شده. اما اینطور نیست.
گاهی ارزشمندترین کاری که می‌توانیم برای روان خود انجام دهیم این است که اجازه دهیم استراحت کند، سرگردان باشد و زندگی کند».

 

۴- با آینده خود مهربان باشید

وقتی می‌پذیرید خیلی از کارها را انجام دهید، بسادگی شروع می‌کنید به فکر کردن اینکه «چقدر در آینده کار سرم ریخته، ولی می‌تونم از عهده‌اش بر بیام».
اینطور به نظر می‌رسد که شما از فردی که قرار است آن کارها را انجام دهد جدا هستید. برای جلوگیری از این موضوع تقویمی در نظر بگیرید و ارزیابی کنید که برای انجام آن‌ها در آینده چقدر به خود زمان می‌دهید.
اگر روز، هفته یا ماهی شلوغ در پیش رو دارید، کارها را به زمان دیگری موکول کنید و یا اولویت‌بندی انجام دهید. در مورد تعداد کارهایی که طی یک هفته یا یک ماه می‌خواهید انجام دهید محدودیت قائل شوید تا به بهترین شکل از عهده آن‌ها بر بیایید.

 

جمع بندی

تمام مواردی که گفته شد، اقداماتی پیشگیرانه هستند که می‌توانید همین حالا شروع کنید. نیاز نیست برای گرم نگه داشتن دیگران خود را به آتش بکشید.
ممکن است وقتی شروع می‌کنید به تعیین حد و مرزهایی که دیگران به آن عادت ندارند، در محیط کار خود با مشکلاتی مواجه شوید. اما اگر محکم باشید برای همه مفید خواهد بود. خیلی از کارها می‌توانند منتظر بمانند یا در صورت لزوم توسط فرد دیگری انجام شوند، اگر مدام این را به یاد داشته باشید می‌توانید کارهایتان را برای خود، جامعه و حرفه‌تان از صمیم قلب انجام دهید و از زندگی خود در این پروسه لذت ببرید.

ماریه کندو: «وقت و اشتیاق خود را صرف کاری کنید که بیشترین لذت را برایتان به ارمغان می‌آورد. این مأموریت شما در زندگی است».

 

logo

مسترز: ارائه دهنده‌ی برترین مقالات آموزشی

تمامی حقوق این وبسایت متعلق به Maesters.org است.